ماجرای عجیب توقیف 18.5 میلیارد دلار پول ایران در ترکیه! (توضیحات)

خبری را در "وبلاگ بوشوگ" دیدم که خیلی جالب توجه بود: ماجرای شگفت انگیز توقیف 18.5 میلیارد دلار پول ایران توسط ترکیه.

دوست وبلاگر به نقل از کانال D ترکیه نوشته بود که یک تاجر ایرانی به نام اسماعیل صفریان نصب مبلغی بالغ بر 18.5 میلیارد دلار پول نقد را وارد ترکیه کرده است و همزمان اردوغان نیز از وارد شدن مبلغی بالغ بر 18.5 میلیارد دلار بدون اشاره به منبع آن به ترکیه خبر داده است.

در وبلاگ به نقل از تلویزیون D، آمده است این مبلغ هنگفت به صورت 7.5 میلیارد دلار پول نقد در ساک دستی و 20 تن شمش طلا به وسیله کانتینر به ترکیه منتقل شده است.

صرفنظر از اینکه بوشوگ تنها مترجم خبر بوده است و الحق هم سوژه بسیار خوبی را ترجمه کرده است ذکر چند نکته ضروری است: همانطور که کاربران بالاترین روی موضوع بحث کرده اند "بیست تن شمش طلا در بازار با نرخ گرمی 20 هزار تومان می شود 400 میلیون دلار، نه 11.5 میلیارد دلار!"

یا به قول دوست دیگری، 20 تن شمش طلا با عیار 99.999 و قیمت هر اونس 960 دلار در مجموع می شه 500 میلیون دلار.

در ضمن 7 میلیارد دلار (با توجه به اینکه حجم هر یک میلیارد دلار که 398.8 مترمکعب می شود) حدودا 79 متر مکعب حجم لازم دارد و در کل نمی توان 7 میلیارد دلار را در یک چمدان جا داد!
یک مورد دیگر هم هست و آن اینکه در خبر از آورده شدن مبالغ نقد توسط چمدان سخن بمیان نمی آید بلکه گوینده می گوید این مبالغ در چارچوب "قانون چمدان" آورده شده است.

اما چند توضیح را در رابطه با این خبر و اخبار مشابه لازم و ضروری می دانم:

-رجب طیب اردوغان در دسامبر سال 2008 و در اوج بحران مالی جهانی گفته بود "علیرغم بحران مالی، 18 و نیم میلیارد دلار سرمایه خارجی وارد ترکیه شده است" و این حرف اردوغان یعنی اینکه کل سرمایه خارجی وارد شده تا آنزمان 18 و نیم میلیارد دلار بوده است نه اینکه تنها یک نفر این مبلغ را وارد کشور کرده باشد!

- کانالهای تلویزیونی ترکیه رقابت شدیدی را برای جذب مشتری دارند. پس مبلغ هرچه گنده تر، مشتری بیشتر!
حتم دارم خبرنگاری که این خبر را تهیه کرده با گذاشتن حرف اردوغان در مورد 18.5 میلیارد دلار سرمایه گذاری در کنار دادخواست یک ایرانی برای برداشتن پولی که به ترکیه آورده است، نتیجه گرفته که این ایرانی 18.5 میلیارد دلار پول وارد ترکیه کرده است!! دیگه فکر نکرده "چیزی بگه که بگنجه!"

معمولا در ترکیه اگر تلویزیونها بخواهند یک خبری را بدهند ابتدا یک سناریو برای آن نوشته می شود و بر اساس سناریو حواشی فراوانی به آن علاوه می گردد. به عنوان مثال اخبار تجاوز و ... چون باعث واکنش و توجه مردم می شود معمولا پای ثابت اخبار در ترکیه است و هرکس نداند فکر می کند مثلا آمار در ترکیه بسیار بالاتر از ایران است و بسیاری نمونه های دیگر...

یک مثال بزنم: چند وقت قبل دوستی ایمیلی فوروارد کرده بود. توی ایمیل یک زنی گفته بود فرزندش سرطان دارد و به ازای هرکسی که به یک نفر این ایمیل را ارسال کند 30 سنت زیمبابوه نصیب فرزندش می شود(!). باور کنید این ایمیل یکی از ایمیلهایی بود که فکر کنم چند میلیونی به یکدیگر ارسال کرده بودند (و اکثرا هم دخترها!) اما خودتون می دونید که یک زمانی قیمت یک نان در زیمبابوه 60 میلیارد دلار زمیبابوه بوده است!!

(سعی می کنم خبر رو به همراه لینک بالاترین به چند سایت ترکی بفرستم تا کمی بخندند!)

لینک بالاترین: http://balatarin.com/permlink/2009/7/29/1677878

لینک خبر بوشوگ: http://boushveg.wordpress.com

ویدئوی خبر کانال D:

http://www.kanaldhaber.com.tr/HaberDetay.aspx?haberid=48131&catid=36

Kanal D İran Halkını güldürüyor!

Kanal D İran ile ilgili yaptığı bir haberi ile İran Halkını kahkahaya boğdu!

Kanal D’nin Haberi çok net ve Açıktı: İranlı bir iş adamı 18.5 milyar dolar parayı (yedi buçuk Milyar nakit ve 20 ton altın) bavul yasasına uygun olarak İran’dan Türkiye’ye geçirmiş.

Bu haber İran’da büyük yankılar buldu, ama galiba Kanal D muhabiri 18 milyar doların ne kadar olduğunu tahmin edememiş!

Kanal D haberine göre 20 ton altının fiyatı 11 milyar dolar, ama şimdi hesaplayalım: London piyasasında her ons altının değeri yaklaşık 940 dolar, ve her ons 31 gram olursa o zaman her gram altının değeri yaklaşık 30 dolar, 1 kilogram Altın ise 30,000 dolar, ve her ton altının fiyatı 30 milyon dolar, o zaman 20 ton altın fiyatı ne kadar eder?

Hemen hesap makinemi çıkarıyorum ve hesaplıyorum: 20 ton altının değeri 600 milyon doları geçmez!

Ama Kanal D nasıl 20 ton altının değerini 11 milyar dolar olarak duyuruyor? Gerçekten bilemiyorum!

Kanal D eğer Altını bu kadar yüksek fiyatla satın alacaksa kapalı çarşının bütün altınlarını toplayıp Kanal D’ye satarım!

Kanal D ayrıca İranlı iş adamının Türkiye’ye soktuğu nakit parayı da 7.5 milyar dolar olarak duyuruyor:

Her bir milyar dolar yaklaşık 398 Ayak küp (11.29 Metre kare) hacim istiyor, o zaman 7 milyar dolar yaklaşık 79 Metre küp yer istiyor.

Belki de Kanal D muhabiri, Başbakan Erdoğan’ın söylediği yatırım amaçlı ülkeye giren toplam 18.5 milyar dolar paranın hepsinin İranlı iş adamına ait olduğunu savunmuş!

Böylelikle Kanal D, 70 milyon İranlıyı bir yandan kahkahaya boğuyor, bir yandan da şu soru işareti İranlıların kafasanıda oluşturuyor:

Acaba hangı ülke 18.5 milyar dolar değerindeki mal varlığı güpegündüz sınır kapısından Türkiye’ye sokmaya izin verir ki?!

Dipnot: İran’ın 2008’de ham petrol ihracından elde ettiği toplam para yaklaşık 82 milyar dolar!

Bağlantı: Kanal D'nin 18.5 Milyar dolarlık Haberi


25 ماه حبس برای پیامبر دروغین ترکیه

خدیجه بنلی اوغلو زن ساکن کوتاهیای ترکیه که اعلام پیامبری کرده بود به همراه دکتر عثمان نوری شوهرش که از سوی سازمان آموزش عالی از سمت استادی دانشگاه خلع شده بود هرکدام به 25 ماه حبس محکوم شدند و حکم برائت چهار نفر دیگر نیز صادر شد.

دادگاه جرایم سنگین کوتاهیا پیش از این هرگونه خبر در این زمینه را تا اعلام حکم، ممنوع اعلام کرده بود. این دادگاه خدیجه و عثمان بنلی اوغلو را به دلیل سوء استفاده از احساسات دینی مردم و زیرپا گذاشتن قانون شماره 677 جمهوری ترکیه مبنی بر منع و الغای برخی از عناوین و سمتها همچون تربت داری به دو سال و یک ماه زندان محکوم کرد.

این دادگاه بر برائت دیگر متهمان شامل رابعه آریجان، عایشه اوز، نورای کورکماز و سما کاردش رای داد.

وکلای دو مجرم یاد شده اعلام کرده اند به این حکم دادگاه اعتراض کرده و آنرا به دادگاه تمییز ارسال خواهند نمود.

عثمان نوری بنلی اوغلو استاد بیولوژی دانشکده فن و ادبیات دانشگاه دوملوپینار کوتاهیا بود و با فاش شدن خبر اعلام پیغمبری همسر وی، سازمان آموزش عالی ترکیه، نوری بنلی اوغلو را از سمت استادی خلع کرده بود.

در خانه خدیجه بنلی اوغلو مجالس ذکر دائر گردیده و در نشستهای آنان شوهرش نیز حضور داشته است و ادعا می شد خدیجه بنلی اوغلو به یکی از مریدان مردش دستور داده بود تا پاهایش را ببوسد.

بنا به گزارش وبلاگ ترجمه اخبار ترکیه به نقل از حریت، این زن و شوهر یک آپارتمان اجاره کرده و آنجا را به عنوان درگاه مورد استفاده قرار می داده اند. به دنبال شکایات و گزارشات مردمی، پلیس به این خانه حمله برده بود.

به هنگام ورود پلیس به این به اصطلاح درگاه، مقادیر زیادی کتاب، نشریه، کاست و سی دی با مضامین دینی و مقدار زیادی موی انسان در داخل یک صندوق کشف شده بود.

در ترکیه هرگونه سوء استفاده از احساسات دینی مردم جرمی سنگین محسوب شده و با آن به شدت برخورد می شود.

با تشکر از مهدی عزیز بابت تذکرشون: (قبلا 25 سال حبس نوشته بودم که 25 ماه درست بود. به حبس های طولانی عادت کرده ایم. ماه رو می خونیم سال. بیچاره زندانیا! ضمن پوزش از خوانندگان عزیز وبلاگ)

تیرباران دسته جمعی اویغورها به بهانه تظاهرات خیابانی آغاز شد


تظاهرات خیابانی اویغورهای مسلمان چین در دو هفته قبل چین را کانون توجهات بین المللی ساخت و یک بار دیگر چهره واقعی چین را نشان داد.

چین با تمام وجود سعی کرد خود را آرام نشان دهد و اعلام کرد مسببین این وقایع به مجازات خواهند رسید. اما بالأخره تصمیم چین بعد از فروکش کردن تب اویغورها آشکار شد: دولت کمونیست چین 196 مسلمان اویغور را به رگبار بست!

بنا به خبر ویژه کانال D ترکیه هنوز از سرنوشت 600 اویغور چینی خبری در دست نمی باشد.

گفتنی ست دولت چین با بردن خبرنگاران خارجی به بیمارستانها مجروحان هان را به آنان نشان داده بود تا عکس و تصاویر آنها در مطبوعات جهان نشان داده شود.

هنگامی که موضوع اویغورها در مطبوعات و رسانه های جهان به فراموشی سپرده شد چین اعدامهای دسته جمعی را آغاز کرد.

بنا به نوشته روزنامه حریت، هنوز معلوم نیست اجساد قربانیان به خانواده های آنان تحویل داده شده است یا نه.

هنوز درباره اینکه این اویغورها در کدام دادگاه و به چه جرمی مستحق تیرباران شناخته شده اند گزارشی در دست نمی باشد.

چین توانست با تطمیع اویغورها مبنی بر رسیدگی به خواستهای آنان، ابتدا آنان را ساکت نماید و اکنون کشتار دسته جمعی اویغورها به بهانه اعتراضات آنان آغاز شده است.

خبرگزاری فارس نقشه تجزیه ایران را منتشر کرد!

تجزیه طلبهای ترکیه و ایران و سوریه و عراق و اعوان و انصار مسعود بارزانی کم بودند، حالا خبرگزاری فارس هم نقشه تجزیه ایران را منتشر می کند!

نکته عجیب در دولتی و وابسته بودن خبرگزاری فارس به سپاه پاسداران است.

وقتی که تعهد به دروغ و تظاهر مهمتر از حرفه ای بودن و بی طرف بودن خبرنگاران(؟) باشد همین می شود که فارس نیوز هم نقشه تجزیه ایران را منتشر کند!

احتمالا این نقشه را برادران ارزشی فارس قبول دارند که آنرا منتشر کرده اند. نکته جالب این است که این نقشه منتشر شده دقیقا همان نقشه ای است که بارزانی در نظر دارد!

لینک نقشه تجزیه ایران- فارس نیوز!

لینک عکسی از خبر فارس نیوز

مرتبط:

بارزانی هم به تجزیه ایران چشم دوخته است +عکس نقشه مورد نظر بارزانی!

آیا بارزانی به خاک ایران چشم ندارد؟!

به قول یکی از کاربران تابناک: یک اشکال بزرگ که این نقشه دارد آنست که کشور سوئد را که بزرگترین گروه پناهندگان کرد را دارد نشان نمی دهد!


Fars Haber Ajansı (FHA) Bölücülerin Sözde Kürdistan Haritasını yayımladı!


İran’ın yarı resmi haber Ajansı Farsnews Küzey Irak’la ilgili bir haberinde sözde Kürdistan Haritasını yayımladı.

Bu haritada Türkiye, İran, Irak ve Suriye’nin bir parçasının bölündüğü ve Kürdistan adlı bir ülkenin ortaya çıkması görünmektedir.

FHA İran haber ajanslarının arasında İran Cumhurbaşkanı Ahmadinejad’ın en güçlü destekçisidir ve Devrim Muhafizleri tarafından yönetilir!

Sözü edilen harita bu manşet adıyla yayımlanmıştır:

“Filistin’in Irak Büyükelçisi: yakın zamanda 13 bin Filistinli sürgün Irak’ın Kürdistanına yerleştirilecektir.”

Fars Haber Ajansı’nın yayımladığım Haber

زندگینامه ربیعه قدیر رهبر اویغور:40 سال دنبال رهبر بودم، کسی پیدا نشد، خودم رهبری را بعهده گرفتم

این زن، روی دیگر تراژدی اورومچی [ مرکز ترکستان شرقی] است، رهبری که غرب به تازگی وی را بازشناخته است و کسی که شاهد زنده درام انسانی اویغورستان است.

زنی دردکشیده که 62 سال از عمرش را سپری کرده است و روزگاری در اوج قدرت و ثروت افسانه ای اش در چین به سر می برد و اکنون با دو مترجم ، در آنسوی دنیا یعنی واشنگتن آواره شده است و تنها نقطه امید مردمی است که هیچ حامی ای در این دنیا ندارند.

او ربیعه قدیر است، زن مسلمان اویغور که می گوید چهل سال به دنبال یک رهبر برای مبارزات آزادیخواهانه مردم مسلمان اویغور بوده است و چون کسی قدم به جلو نگذاشته، خود شخصا رهبری جنبش را بر عهده گرفته است.

او امید زنان و مردان اویغور است. کسی که یک خیابان بالاتر از کاخ سفید در طبقه دوم یک ساختمان 13 طبقه، در یک مرکز تجاری واشنگتن به مبارزه ادامه می دهد.

هرکسی که در راهروی طبقه دوم قدم می زند کسانی را مشاهده می کند که به زبانهای مختلف گفتگو می کنند. و ربیعه قدیر، زنی که روزگاری ملکه ثروت چین بوده است در یک اتاق کوچک بدون پنجره در واشنگتن زندگی می کند.

در اتاقی با پرچمهای ماه و ستاره سفید در یک زمینه آبی کمرنگ. پرچمی که سمبل حیات اویغورها در چین است.

حکایت زندگی او بسیار پر فراز و نشیب است. از یک خانواده بسیار فقیر است. تجارت را با داد و ستد پوست، لباس و مغازه داری آغاز کرده و بعد از مدتی به یکی از ثروتمندترین تاجران کشور 1 میلیارد و سیصد میلیونی چین بدل گشت.

در زمان فعالیت او، تجارت ممنوع است و وی با رشوه دادن به مأموران چینی، کار خود را گسترش می دهد.

قدیر در سال 1994 یازدهمین فرد ثروتمند چین می شود. او را میلیونر سینجان (سین کیانگ) می نامند.

ربیعه قدیر می گوید: "از سیزده سالگی به سیاست روی آوردم." اما نقطه عطف زندگی او ازدواج با شوهر دومش صدیق رزی – یک شاعر اویغور- است.

ربیعه می گوید از شوهر اولش که مدیر بانک و پدر 6 فرزندش است به خاطر آن جدا شده است تا آسیبی متوجه وی نگردد. چرا که دولت کمونیست چین از سمبل شدن افراد می ترسد و ممکن است شوهر اولش به خاطر وی از سوی دولت چین آسیب ببیند.

بعد از ازدواج دومش به شدت تحت تأثیر عقاید شوهر دومش قرار می گیرد و حیات دیگری برای وی آغاز می شود.

قدیر می گوید با شوهر اولش نمی تواند صحبت کند اما فرزندانش با او در تماس هستند.

این زن اویغور در دهه 1990 شروع به فعالیت سیاسی علنی می کند. برای مادران اویغور مراکز کار تأسیس می کند تا آنان روی پای خود بایستند. در اورومچی بازارهای "مرکز ربیعه" را بنا می کند که مغازه داران آن را تنها زنان اویغور تشکیل می دهند.

از سوی دیگر به هنگام بلایای طبیعی، پیش از آنکه دولت کمک کند، کامیونهای مملو از کمکهای خود را به منطقه می فرستد.

و در این هنگام است که شهروند نمونه ی اعلام شده از سوی چین کمونیست، کسی که از سوی دولت مرکزی به مأموریتهای سیاسی گماشته می شود به تمامی زرق و برقهای زندگی نه می گوید.

در سال 1999 به جرم جاسوسی برای آمریکا بازداشت و روانه زندان می شود. در دادگاه به هشت سال زندان محکوم می شود اما در مارس سال 2005 با میانجیگری آمریکا از زندان خارج می شود و دوره زندگی در تبعید را در آمریکا آغاز می کند.

تنها درد او آزادی ترکهای اویغور است.

ربیعه قدیر رهبری دو سازمان اویغور را بعهده دارد.سازمان اویغورهای دنیا در آلمان و انجمن اویغور – آمریکا

وی اتهامات کار برای آمریکاییان را رد می کند و می گوید: برای رهایی ملت اویغور می جنگم. به دنبال چیز دیگری نیستم.

هنگامی که ربیعه قدیر به زندان می افتد دولت مرکزی تمامی اموال و دارایی میلیاردی او را ضبط می کند. در پاسخ به سئوالی مبنی بر آنکه چه مقدار از ثروت افسانه ای اش را در دست دارد می گوید: "هیچ"

تنها منبع درآمد وی حقوقی است که از دو سازمان تحت رهبری اش دریافت می کند.

قدیر بسیار هیجان زده می شود. بخصوص هنگامی که نوبت به دردهای مردم اویغور می رسد.

ربیعه قدیر 11 فرزند دارد. وی در رابطه با اینکه چگونه اینقدر جوان و فعال مانده است می گوید: اویغور مرا زنده نگهداشته است.

می پرسیم: "درست است که گفته ای تا زمانی که جان در بدن داری رهبری اویغورها را به عهده خواهی داشت؟" جواب می دهد: "چهل سال به دنبال کسی بودم که رهبری جنبش مردم را به عهده بگیرد. وقتی کسی را نیافتم خود، این مسئولیت را به عهده گرفتم."

ربیعه قدیر شخصیتی استثنایی دارد، به طوری که گروههای اسلامگرا نیز رهبری او را قبول دارند.

تصاویر وی بعد از اتهامات چین علیه اش به صفحه اول مهمترین روزنامه های آمریکا راه یافت: وال استریت جورنال، واشنگتن پست، نیویورک تایمز و ...

یک مترجم وی تنها جوابگوی روزنامه ها و رسانه های ترک زبان است. مترجم دیگرش نیز سخنان او را به رسانه های انگلیسی زبان منتقل می کند.

این قیام خونین مردم اویغور چین یک حسن بزرگ داشت: مردم اویغور رهبر خود را بازشناخته بودند. رهبری که از سال 1949 و از زمان اشغال سرزمینشان به دست چین به دنبال وی بودند. و دولت چین نیز این حرکت را تسریع بخشید: چه با قتل عام اویغور ها و چه با متهم کردن وی به رهبری جنبش اویغورستان.

ربیعه قدیر 11 فرزند دارد. بزرگترین فرزندش 45 سال دارد و جوانترینش 19 سال.

پنج فرزند ربیعه قدیر در آمریکا و 5 فرزندش نیز در چین هستند. یک فرزندش هم در استرالیاست.

عالم 30 ساله و آبلیکیم 33 ساله هنوز در چین در زندان هستند. عبدالقادر 45 ساله دیگر فرزندش در چین به تجارت مشغول است. دیگر فرزندانش که در چین هستند یعنی روشن 38 و عادل 34 ساله معلم فیزیک و کارمند بانک هستند.

فرزندان وی که در آمریکا هستند: مصطفی 25 ساله دانشجوی پزشکی، ککینوس 19 ساله دانشجوی فلسفه، عالیده 27 ساله دانشجوی معماری و راحله 36 ساله نیز مدیر یک نشریه است. خان زهره دختر 28 ساله وی نیز بیکار است.

ربیعه قدیر از زمان خروجش از چین تا کنون نه فرزندان زندانی اش در چین را دیده است و نه حتی صدای آنها را شنیده است و این بر روحیه اش نیز بی تأثیر نبوده است. چرا که در نهایت وی یک مادر است. یک مادر اویغور مسلمان که اکنون صدای بی یاورترین ملت جهان شده است.

کشورهای مسلمان به دلیل رابطه با چین کمونیست سکوت کرده اند و آمریکا و اروپا نیز نمی خواهند روابط تجاری خود با چین را تحت تأثیر مبارزات یک ملت، خدشه دار ببینند.

چین اکنون یک گره کور در تفکر حقوق بشر دنیای غرب است و یک سنگ محک برای اثبات مسلمانی کشورهایی که خود را داعیه دار اسلام می دانند!

منبع: با نگاهی به مطلب روزنامه ترک زبان حریت

لطفا کپی رایت را رعایت کنیم


نیت نمازشان به فارسی است، اما ایران سکوت می کند، چرا؟

ترکیه ی لائیک از مسلمانان اویغور در چین دفاع می کند و کاردار سفارت چین را احضار می کند. اما ایران اسلامی سکوت کرده و چشم خود را به روی قتل عام مسلمانان در چین بسته است.

یک انتقاد جانانه اردوغان از شیمون پرز در اجلاس داووس تمام فلسطینی ها را به وجد آورد در حالی که ایران سی سال است از حمایت از فلسطینی ها سخن می گوید.

راستی چطور ترکیه لائیک در این چند سال هواداران بسیاری را در کشورهای اسلامی پیدا کرده است؟

دیروز یک اویغور ساکن ترکیه را می دیدم. می گفت: چرا ایران موضع نمی گیرد؟ لبخندی تلخ کردم و گفتم: فعلا ایران اسلامی، مسائل مهمتری از جمله مدیریت جهان را دارد انجام می دهد و وقت برای مسائل کوچیک ندارد.

می گفت: اینترنت در اویغورستان قطع است، تلفنهای همراه کار نمی کنند و چند نفری نیز با خریدن ریسک شهادت، با تلفن ماهواره ای وقایع را به جهان می رسانند. اما چین آنقدر قدرتمند است که به زودی جو تبلیغاتی را به دست گرفته و جای ظالم و مظلوم را عوض خواهد کرد.

می گفت: بیش از هزار اویغور مسلمان ترک کشته شده اند اما تمامی خبرگزاریهای خارجی از قتل 156 نفر خبر می دهند و دولت چین هم تصاویر چینی های مصدوم را پخش می کند!!

همین دوست اویغور می گوید: لباس شخصیهای پلیس شبانه به خانه اویغورها می آیند و آنها را می برند و تحویل چینیهای هان می دهند.

ما که اویغورستان را جزئی از چین می دانیم بهتر است بدانیم که این منطقه تا قبل از سال 1949 یک سرزمین غیرچینی مسلمان بوده است و همانند تبت از سوی چین کمونیست اشغال شده است.

به راستی خون مسلمانان فلسطین از خون مسلمانان اویغور که نیتهای نمازشان به فارسی است رنگین تر است؟
این ها همان مسلمانانی هستند که توسط ابوحنیفه ی ایرانی مسلمان شده اند، نماز را نماز می گویند، نمازی را که ما عشاء می خوانیم "نماز شامگاه" می گویند و...

داوود اوغلو وزیر امور خارجه ترکیه گفته است: وضعيت بسيار نامناسب و تراژدي انساني در منطقه وجود دارد و ترکيه نمي تواند در قبال اين تحولات سکوت اختيار کند.

اما خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی به دفاع از چینی ها پرداخته و می نویسد: حوادث خونين منطقه خودمختار اويغورنشين سين کيانگ چين بازتاب بسيار گسترده اي در ترکيه دارد و تظاهراتي در شهرهاي بزرگ اين کشور عليه آنچه که ظلم عليه ترکهاي مسلمان ايغور از سوي دولت چين قلمداد شده، صورت مي گيرد.

بعد از سی سال به کجا رسیده ایم؟ آیا شعار "نه شرقی نه غربی" عوض شده است؟ و چگونه می توان از چین مخالف تمام اصول انسانی حمایت کرد؟ شرم بر ما...

لینک مرتبط: چين بزرگترين شريک تجاري ايران در منطقه آسياست!