پاسخی به آقای ناصر کرمی درباره حمله به شمال عراق: "کسی که حتی املای کلمات را هم نمی داند!"


مقاله ارسال شده به وبلاگ*

* عنوان مقاله از ارسال کننده است و ایشان اعلام کرده اند سالها در دیاربکر ترکیه زندگی کرده اند و به زبان کردی آشنایی دارند. مقاله با موافقت ارسال کننده، کوتاه شده است. نوشته های به رنگ قرمز نیز از ناصر کرمی می باشد.

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

آقای ناصر کرمی که احیانا از افراد سیاسی خارج از ایران باشند مقاله ای را در یکی از سایتها به عنوان تحلیلگر سیاسی نوشته اند. مقاله در زمینه محکومیت حملات ارتش ترکیه به شمال عراق است و عنوان مقاله نیز "محکومیت حملات ارتش ترکیه به مناطق کردنشین" می باشد.

ایشان را نمی شناسم و برای اولین بار مقاله ای از این تحلیلگر سیاسی خوانده ام. مقاله ای که باعث تعجب فراوان شد، چرا که ایشان به عنوان تحلیلگر سیاسی مطلبی را در یک زمینه خاص نوشته اند که حتی املای درست کلمات مرتبط با آن موضوع را هم نمی دانند!

آقای کرمی در مقاله خودشان غلطها و تحلیل های محتوایی بسیاری دارند و جالب است تلاش کرده اند از ضعف اطلاعات خوانندگان استفاده کنند و بدون آنکه هیچ رفرنس و مرجعی برای گفته های خود داشته باشند حرفهای خود را قابل قبول جلوه دهند.

ابتدا باید به آقای کرمی غلطهای املایی شان را یادآور شد: آقای کرمی، املای صحیح رهبر پ.ک.ک؛ عبدالله اوجالان می باشد نه عبدالله ا کلانس یا عبدالله ارکلانس!، واشنگتن در بخش اینجیرلیک (در فارسی: انجیرلیک)شهر آدانا پایگاه نظامی دارد نه در ایسیرلیک أدنان!، نام نخست وزیر وقت ترکیه عدنان مندرس بوده است نه أدنان مندرس!، نام شهر ترکیه ای نزدیک مرز عراق و ایران تونجلی است نه توسلی!

اولین شرط تحلیل آنست که تحلیلگر به موضوع تحلیل احاطه تام و تمام داشته باشد اما مثل اینکه آقای کرمی بر اساس پیشداوری خود دست به قلم برده و تلاش کرده اند نوشته ای مغشوش را به عنوان یک مقاله سیاسی به خورد خواننده بدهند. خواننده ای که حتی اگر از موضوع داخلی ترکیه چندان آگاه هم نباشد حداقل یک بار نام صحیح عبدالله اوجالان را شنیده است!

ایشان در مقاله مفصل خود ابتدا به تاریخچه ای با عنوان مبارزات مردم کرد در ترکیه پرداخته اند و مدعی شده اند:" مردمان کرد ساکن آسیای کوچک در زمان عثمانیان در آناتولی استقلال کامل داشتند و به حکومت عثمانی نه مالیات می پرداختند و تا آنجا که امکان داشت از فرستادن سرباز برای ارتش خودداری می کردند" [بدون ذکر منبع]

در حالی که عثمانی آنزمان حکومتی بوده است که تمامی سرزمینهای تحت سیطره مالیات می دادند چه برسد به آناتولی که ترکهای سلجوقی سالها قبل از عثمانی در آنجا ساکن شده بودند. ضمن آنکه ارتش عثمانی تنها از ترک ها تشکیل نمی شد بلکه در آن هم سرباز ترک وجود داشته است، هم کرد، هم بالکانی، هم عرب و... نکته ظریفی که تحلیلگر از آن اطلاع نداشته اند اینست که ارتش عثمانی وابسته به اتنیک(نژاد) خاص نبوده است. بلکه این امپراطوری خود را به نوعی نماینده جهان اسلام می دانست و با توجه به اعتقادات عمیق اسلامی آن دوران، تمامی مردم مسلمان تحت قلمرو آن سامان خود را وفادار به جهان بینی اسلامی عثمانی می دانستند تا نژاد و تیره و زبانی خاص.

ایشان در مورد جنبش های کردی در ترکیه آورده اند: " از برجسته ترین این جنبشها، به رهبری [شیخ سعید] نقش بندی بود که در سال 1926 میلادی همراه با 49 تن دیگر از رهبران کُرد اعدام شدند. " [بدون منبع]

نکته جالب ماجرا که بر اثر درک نادرست ایشان از جریانات تاریخی ترکیه رخ داده است اینست که شیخ سعید نورسی (نقشبندی) را نیز جزء افراد خواهان کشور کردستان دانسته اند! در حالی که شیخ سعید نورسی نقشبندی یک شخصیت دینی اسلامگرا بوده است نه یک شخصیت سیاسی! این فرد اکنون میلیونها هوادار در ترکیه دارد که اکثریت آنها را هم ترک ها تشکیل می دهند. گرایش نوری در ترکیه در واقع از نام شیخ سعید آمده است و بسیاری از فعالان سیاسی اعتقاد دارند دولت کنونی ترکیه از پیروان فرقه نوریه هستند. جالب است که ایشان یک فعال اسلامگرا را نیز در قالب یک مبارز سیاسی و نژادی خاص آورده اند.

ایشان در مورد رابطه ترکیه و آمریکا ادامه داده اند: "بعد از سپردن سرنوشت کشور ترکیّه به آمریکا، 1947 بیش از 100 قرارداد نظامی، اقتصادی و همکاریهای دیگر بین این دو کشور بسته شد در قراردادهای پنهانی بین حکومتها به آمریکا این اختیار داده شد که در صورت تضعیف حکومت و در گیریهای دورنی مستقیم وارد کار و زار سیاست کشور ترکیّه شود، سربازانِ آمریکایی خارج از کنترل و محاکمهء ارگانِ قضایی ترکیّه از حقوق ویژه ای برخوردار شدند. "

براستی این کدام قرارداد پنهانی است که آقای ناصر کرمی ـ تحلیلگر سیاسی از آن اطلاع دارند و تمام دنیا از آن بی خبرند؟ ضمن آنکه در خود ترکیه هم در بین احزاب سیاسی و بین مردم یک نفرت عجیب از آمریکا وجود دارد و به همین دلیل اگر آقای کرمی این قرارداد پنهانی را رو کنند چه بسا در ترکیه یک انقلاب علیه دولت کنونی شکل خواهد گرفت!

جالب است که ایشان پ.ک.ک را یک حزب سیاسی قلمداد کرده اند و بسیار زیبا خواهد بود اگر ایشان تعریف حزب سیاسی و فرق آن با گروه نبرد مسلحانه را از دید شخصی شان بیان کنند.

اکنون حزبی به نام د.ت.پ (دمکراتیک توپلوم پارتی سی – حزب جامعه دمکراتیک) در ترکیه وجود دارد.تمامی اعضای این حزب کرد ترکیه هستند. این حزب در مجلس ترکیه 23 عضو دارد.این نمایندگان کرد شدیدترین حملات لفظی را علیه تمامی ارکان ترکیه از دولت تا ارتش انجام می دهند. در میتینگهایشان روزت پرچم کردستان بزرگ را بر سینه می گذارند، سرود ملی ترکیه را پخش نمی کنند، حتی برای جلوگیری از نبرد ارتش ترکیه با پ.ک.ک چندین اتوبوس نیرو جمع کرده و به مرز می برند تا سپر انسانی تشکیل دهند، اما این حزب نه منحل می شود و نه فعالیت آن ممنوع می شود! به نظر آقای تحلیلگر، این حزب حزب سیاسی است یا پ.ک.ک؟ یکی از نمایندگان این حزب [به نام صباحت تونجل] که آشکارا از جدا شدن منطقه کردنشین ترکیه و تشکیل یک کشور جدید سخن گفته بود به خاطر سخنانش به زندان افتاد، از زندان کاندید نمایندگی شد و رأی آورد و مصونیت قضایی گرفت و هم اکنون نماینده مجلس ترکیه است و بنا به وظایف نمایندگی اش در جریان محرمانه ترین اسرار دولتی نیز قرار می گیرد. این سطح تحمل را مقایسه کنید با سطح تحمل کشورهای مختلف.

نمی دانم آیا آقای کرمی اطلاعی از این دارند که ترکیه رئیس جمهور کرد (تورگورت اوزال) نیز داشته است؟ آیا اطلاع دارند که هم اکنون چندین وزیر کرد در ساختار دولت ترکیه حضور دارند؟ علاوه بر این دهها نماینده کرد عضو احزابی مثل حزب حاکم عدالت و توسعه در پارلمان ترکیه حضور دارند. می شود آنرا با سایر کشورهای منطقه مقایسه کرد!

ایشان می نویسند: "حملهء 21.02.2008 میلادی ارتش تُرکیّه به شمال عراق، تجاوز آشکار به حریم استقلال کشوری دیگر، زیر پا نهادنِ قوانین بین المللی در روابط بین دولتها، و حقوق ملّتهای دیگر در جهان متمدّنِ امروز میباشد که ساکت ماندنِ جامعهء دمکراتیک جهانی با این عمل نا شایست آمریکا و حکومت دست نشانده اش ترکیّه، خیانت به دمکراسی و زمینهء آسیب پذیری صلح و امنیّت منطقه ای و جهانی را هموار میکند."

نمی دانم آیا تحلیلگر سیاسی محترم هنگام حمله آمریکا به عراق آنرا محکوم کرده اند یا نه!؟ و اینکه چرا ترکیه به شمال عراق حمله کرده است: دولت عراق بارها اعلام کرده است که نمی تواند با گروه مسلح پ.ک.ک در شمال عراق برخورد کند. اگر کشوری بر سرزمین و مرزها خود ادعا داشته باشد باید در قبال مرزها و سرزمینش مسئول هم باشد. و باید مسئولیت جوابگویی را داشته باشد. یا دولت عراق در برخورد با مسائل داخل مرزهای خود باید شفافانه برخورد کند و جلوی گسیل نیروی جنگی و تروریستی را به کشور دیگر بگیرد یا اینکه باید تبعات آنرا بپذیرد. به نظر ایشان اگر گروهک مجاهدین خلق از داخل خاک عراق به شهرهای ایران حمله کند و سربازان ایرانی را به شهادت برساند دولت ایران باید دستهایش را ببندد و ساکت بماند؟ این حق کشور همسایه است که از همجوار خود بخواهد جلوی لانه گزینی افراد مسلح مخالف را بگیرد، وقتی که کشوری (عراق) ناتوانی خود را از برخورد اعلام کند باید هم انتظار داشته باشد که کشور همسایه شخصا وارد عمل شود.

تئوری خنده داری که آقای کرمی داده اند نیز بسیار جالب است، ایشان ضمن انتقاد از حمایت جمهوری اسلامی و مردم ایران از فلسطین و لبنان نوشته اند: "شایسته و بجاست که ایرانیان با هر عقیده و ایمان و با هر جهان بینی، بجای پرداختن به آزادی قدس، فلسطین، و شیعیانِ جنوب لبنان، و مدح و ثنا گویی تُرک آذری، و آماده کردنِ خود برای ظهور مهدی، از این به بعد سرنوشتِ هم تباران کُردِ خود را محور اصلی سیاستِ منطقه ای خارجی خود قرار دهند، و بر طرح: [ جابجایی مردمان کردِ ترکیه با تُرکانِ آذری ناراضی ساکن ایران] تأمل کنند."

راستش نمی دانم در مورد این طرح ایشان چه باید گفت، آقای کرمی، نمی دانم هنگامی که شما به این طرح فکر می کردید در چه وضعیتی بوده اید، اما از کجا مطمئن هستید که مردمان کرد ترکیه حاضر با زندگی در ایران باشند، و به همین ترتیب ترکان آذری را از کجا می دانید که حاضر به دل کندن از سرزمین آباء و اجدادی شان(ایران) و رفتن به ترکیه باشند؟ شما که خود را مخالف پان و شوون می دانید چگونه می شود که طرح خالص سازی نژادی را مطرح می کنید؟ آیا این نظر شما هیچ فرقی با نظرات هیتلر دارد؟ جالب است که در ابتدای نوشته تان، آناتولی را سرزمین بومی کردها می دانستید و حال برای خلوص نژاد آریایی کردهای ترکیه را می خواهید به ایران کوچ بدهید! ضربه ای که ایران از این تفکرات نژادی خواهد خورد از هیچ تئوری و فرضیه ای نخواهد خورد. اگر شما ترکان آذری را به ترکیه بفرستید بلوچ ها را چه خواهید کرد؟ بروند پاکستان؟! ترکمن ها را چه خواهید کرد؟ بروند ترکمنستان؟! عرب ها را چه خواهید کرد؟ بروند امارات؟! سنی های ایران را چه خواهید کرد؟ بروند عربستان؟!!...

باید به آقای ناصر کرمی – تحلیلگر سیاسی بگویم که ایرانی بودن به نژاد و رنگ و زبان نیست، هر کسی که خود را ایرانی بداند و متعلق به این آب و خاک، هر فردی که برای این مرز و بوم بکوشد ایرانی است، چه فارس باشد، چه کرد، چه ترک، چه بلوچ و چه عرب و چه ترکمن. آیا از دید شما ایرانی بودن در فارس و کرد خلاصه می شود؟! این طرحتان سنگ بنای اولیه تجزیه ایران و به خطر افتادن تمامیت ارضی کشور عزیزمان می باشد و متأسفانه از آن بوی نامشئوم شوونیسم و خلوص نژادی به مشام می رسد.

انتقال کردهای ترکیه به ایران و اخراج ایرانیان از کشورشان مرا به یاد سخنان محمدرضا پهلوی می اندازد که از مخالفانش خواسته بود پاسپورتهایشان را بگیرند و از کشور خارج شوند!

تأکید شما بر "مردمانِ ایرانی و آریایی تبار" نشان دهنده آنست که ایرانی بودن را در آریایی بودن خلاصه می کنید! و از این حیث در نظر شما کرد سوریه و ترکیه و عراق ایرانی هستند و ایرانی بلوچ و عرب و ترکمن و آذری غیر ایرانی هستند؟ با این تئوری شما جمعیت ایران چند میلیون است؟ آیا ما آریایی خالص داریم؟ ضمن آنکه علاوه بر کردهای ترکیه، می توانید آلمانی ها را هم ایرانی به حساب بیاورید!

در ترکیه کنونی کردها از برخی حقوقشان محروم هستند، نواحی جنوب شرقی ترکیه توسعه نیافته هستند. اما همین کردها در ترکیه آزادی تظاهرات دارند. آزادی انتخاب به عنوان نماینده، وزیر، شهردار، فرماندار و استاندار را دارند. هر روز در استانبول برخی از طرفداران اوجالان نارنجک دستی و کوکتل مولوتوف به طرف ساختمانهای دولتی، مسکونی و پلیس پرتاب می کنند. آیا تاکنون شنیده اید که یک نفر از این افراد به دست پلیس کشته شده باشند؟ دموکراسی ترکیه دموکراسی ایده آل نیست اما از بسیاری از دموکراسی های منطقه فراتر است. چه بسا اگر قدرت در دست شماها بود هرکس را که مخالف نژادتان بود از ایران اخراج می کردید یا به گلوله می بستید.

همین پ.ک.ک که شما آنرا حزبی سیاسی نامیده اید و در مظلومیت آن فریاد کرده اید اتباعی از کردهای ایران را نیز در خود دارد که علیه ترکیه و ایران می جنگند. اکنون پ.ک.ک برای جداکردن جنوب شرق ترکیه تلاش می کند. از کجا می دانید که فردا نوبت به مناطق کردنشین ایران نرسد؟؟ اقدام نظامی ترکیه علیه پ.ک.ک را اقدامی در جهت سرکوبی مردم کرد به شما آورده اید، می شود بفرمایید تا کنون کدام غیر نظامی در شمال عراق کشته شده اند؟ گروه پ.ک.ک که شما از آن به نیکی یاد می کنید حتی در بین کردهای ترکیه هم کمترین جایگاه را دارد. بسیاری از کردهای جنوب شرقی ترکیه مهمترین مشکل خود را مشکل امنیت و بیکاری می دانند. بسیاری از کردها مسبب اصلی فقر و بیکاری در مناطق کردنشین را گروه پ.ک.ک می دانند که باعث سلب اعتماد دولت و سرمایه گذاران نسبت به مناطق آنان می شود.

ضمن آنکه این گروه اهرم فشار آمریکا هم علیه ترکیه و هم علیه ایران است. امروز هدف پ.ک.ک ترکیه است، فردا قطعا نوبت ایران خواهد بود. اگر ایرانی باشید بعید است طرفدار یک سازمان با مشی مسلحانه باشید که برای رسیدن به هدفش حاضر است جان انسانهای بی گناه را بگیرد.

در پایان امیدوارم ضمن آنکه مقالات طرفداران این گروه تروریستی در آلمان را مطالعه می کنید نیم نگاهی هم به سایتهای کشورتان بیندازید تا حداقل املای صحیح کلمات به کاربرده در داخل مقاله تان را یاد بگیرید.

از طرف: میهن دوست

3 کامنت:

بهزادیان می‌گوید:

من فکر می کنم نباید خیلی به حرف این صاحب نظرهای سیاسی(!) توجه کرد.
مطمئناً پ.ک.ک و پژاک و منافقین و طالبان، باسک و چند سازمان دیگر (مثل برخی از سازمانهای پاکستانی) به تنها چیزی که فکر نمی کنند مردم هست!

مبارزه را باید از امام یاد گرفت که سعی کرد با آگاهی دادن به مردم، به آنها آزادی انتخاب دهد

ناشناس می‌گوید:

لابد مردم اذربایجان شمالی هم همینطور فکر می کردند که این بلا سرشون اومد اتفاقا باید حواس ترکهای ایران کاملا جم باشه هم اکنون اقایونی که اون ور ابن با اینا که اون بالا نشستن کمر به نابودی اذربایجان بستن

ناشناس می‌گوید:

با سلام،

مقاله خوبی بود. پیشنهاد می کنم این مقاله را به خود سایت ایران گلوبال بفرستید. با شناختی که من دارم حتما آن را منتشر خواهند کرد. این سایت ز معدود سایتهای فارس زبان است که تقریبا هیچ نظری را سانسور نمی کند.

ایمیل:
info@iranglobal.info