ویدئو: پانداها هم عطسه می کنند!


خیلی هم شدید عطسه می کنند!

به دنبال سقوط هلی کوپتر حامل رهبر حزب اتحاد بزرگ : لغو میتینگهای تبلیغاتی احزاب ترکیه

به دنبال سقوط هلی کوپتر حامل محسن یازیجی اوغلو رهبر حزب اتحاد بزرگ ترکیه، احزاب ترکیه میتینگ های تبلیغاتی خود در آستانه انتخابات سراسری کشور را لغو کردند.

رجب طیب اردوغان نخست وزیر و رهبر حزب عدالت و توسعه با لغو میتینگ تبلیغاتی امروز و فردای خود به سمت شهرستان گؤکسون در استان قهرمان ماراش حرکت کرد.

دنیز بایکال رهبر حزب مخالف دولت (حزب جمهوریخواه خلق) نیز با لغو میتینگهای تبلیغاتی خود به سمت منطقه سقوط هواپیما حرکت خواهد کرد.

دولت باغچه لی رهبر حزب حرکت ملی نیز با اعلام لغو فعالیتهای تبلیغاتی و سخنرانی اش گفت به دنبال آگاهی از وضعیت رهبر حزب اتحاد بزرگ ترکیه می باشد.

کؤکسال توپتان رئیس پارلمان ترکیه نیز سفر خود به تونس را نیمه کاره گذاشته و به ترکیه برگشته است.

هلی کوپتر حامل محسن یازیجی اوغلو رهبر حزب اتحاد بزرگ دیروز چهارشنبه حوالی ساعات عصر در حالی که از قهرمان ماراش عازم یوزگات بود در ارتفاعات شهرستان گؤکسون سقوط کرد.

نیروهای امدادی و چندین هلی کوپتر و هواپیما از دیروز به دنبال لاشه هلی کوپتر سقوط کرده هستند اما تا کنون نتیجه ای نگرفته اند.

ارتفاع برف در منطقه به بالای یک متر می رسد و مه غلیظی نیز منطقه را فراگرفته است.

گفتنی ست خبرنگار خبرگزاری اخلاص که در هلی کوپتر به سر می برد ضمن تماس با اورژانس از مرگ تمامی سرنشینان خبر داده بود.

احتمال می رود خبرنگار خبرگزاری فوق نیز بر اثر سرما جان باخته باشد.

محسن سازیجی اوغلو از نیروهای سیاسی معروف ترکیه است که به مواضع لیبرال ملی گرایانه مشهور است.

حزب اتحاد بزرگ یک حزب منشعب شده از حزب حرکت ملی است و اعضای آن دارای گرایشات قوی اسلامی و ملی گرایانه هستند.

یازیجی اوغلو از محبوبیت بالایی از در سیاست و اجتماع ترکیه برخوردار است و از وی به عنوان یک سیاستمدار پاک نام برده می شود.

وی در عین حال نماینده مردم سیواس در پارلمان ترکیه نیز می باشد.

عملیات امداد و نجات را نیروهای ارتش ترکیه، رئیس جمهور، نخست وزیر، وزیر کشور و اورژانس ترکیه از نزدیک دنبال می کنند.

بازی وبلاگی: حکایت بادکنکهایی که به زنان می دادم!

این روزها بازی وبلاگی خاطرات گذشته مد هست، گفتم خاطره ای از خودم بیرون کنم. لطفا بچه های زیر 12 سال نخوانند:

دوران دبیرستان من دورانی بود که دبیرستانی ها در هفته یک روز را در یک تولیدی، یا کارگاه یا اداره دولتی کار می کردند تا در کنار دانش، حرفه ای هم یاد بگیرند.اسم این طرح، طرح کاد بود (به معنای کار و دانش)

با وجودی که ریاضی می خواندم، از آنجا که جایی برای رفتن به طرح کاد پیدا نکرده بودم رفتم به یک مرکز بهداشت در حوالی میدون شوش!

روزهای پنج شنبه همه کارمندان از مرکز بهداشت در می رفتند و من می ماندم و یک طرح کادی دیگه که علوم تجربی می خوند. می شدیم دکتر، پرستار و همه کاره مرکز. جالب این بود که اون یکی پسر طرح کادیه هم اول صبح با یک بطری یک و نیم لیتری کوکاکولا می اومد و نیم ساعت بعد جیم می شد و من می ماندم و مراجعه کنندگان زن!

یک خانم خشن و سختگیر با اندکی سبیل و مقنعه و مانتو رئیسم بود. کارم هم بود وزن کردن زنان حامله، گرفتن فشار زنها و نوشتن آن در کارتی که مخصوص هریک از زنهای حامله بود! تا اینکه یک روز کارم عوض شد! مسئول مرکز بهداشت مرا فراخواند و گفت از این به بعد برای زنانی که اسمشون در لیست اومده از کارتنی که می دم دستت هفته ای یک بسته می کشی بیرون و به اونها میدی.

کنجکاو شدم ببینم محتویات داخل کارتون چی هست که خانم بهداشت بازش کرد و از داخل آن بسته های کوچک در آورد و گفت برای هر هفته 21 تا از اینها به زنهای مراجعه کننده باید بدهی!

از آنجا که طرح کاد رو جدی گرفته بودم کنجکاو شدم و پرسیدم: خانم بهداشت، اینها چه کارکردی دارن؟

که یکدفعه عصبانی شد و گفت: تو هرکاری رو که گفتم انجام بده و فوضولی نکن!

خلاصه کارم شروع شد و برای استفاده یک هفته هر زن 21 عدد از بسته های اسرار انگیزی که انصافا پکیج شیکی هم داشتند می دادم. جالب این بود که مثل یک دکتر متخصص به برخی از زنان مراجعه کننده هم می گفتم برای یک هفته هر روز سه تا از اینها باید استفاده کنی!

تا اینکه روز دوم کنجکاوی ام گل کرد و یکی اش را باز کردم. فکر می کنید چی تویش بود؟ یک بادکنک دراز که چرب و روغنی بود!

هرچی به کله پوکم فشار آوردم نفهمیدم این بادکنک عریض با دهانه گشادش به چه دردی می خوره.

فردای اون روز یک زن چادری جوان 23-24 ساله ی شیک و پیک و تمیز اومد و وقتی سهمیه بادکنکش رو دادم با نگاه معناداری پرسید: خب اینها رو باید چیکارشون کنم؟ گفتم نمی دونم، شبیه بادکنکه اما نمی دونم به چه دردی می خوره! خنده ریزی کردو رفت!

نگو که خانومه می دونست و می خواست منو اوسس کنه!

خلاصه چند تا از این بادکنکهای خوشگلو بردم خونه که یک یادگاری از طرح کادم داشته باشم و گذاشتمش توی کمدم کنار کتابها، جمعا سی چهل تایی بودند.

فردا شب بود که دیدم تمام اهل خونه دارند چپ چپ بهم نگاه می کنند و از بادکنکها هم خبری نیست!!... بگذریم که تا روزها نگاههای مشکوک اطرافیانم روی سرم بود...!

... تا مدتها نمی دونستم که کارکرد این بادکنکها چیه تا اینکه فهمیدم این بادکنها همون کان.دومه که نقش مهمی رو در روابط زن و شوهر داره و اینکه چرا روغنی هست و چرا روی سرش یک زائده کوچک هست و ...

اما چیزی که هنوز فکرمو مشغول کرده اینه که چرا اندازه همه آنها یکسان بود، و هنوز هم صحنه پرسش اون زن جوان توی ذهنمه که بعد از سالها، هنوز هم سخت آزارم می ده... توی عمرم اینقدر احساس خنگی نکرده ام!

  • برخلاف من، آن یکی طرح کادی خیلی جلب بود، همیشه فردای روز طرح کاد، الکل سفید مرکز بهداشت که توی یک پیت پلاستیکی می ریختندش نصف می شد و هیچکی هم نمی دانست کار کیه!!!
  • شما توی چند سالگی با این بادکنک آشنا شدید؟؟!
  • هنوز هم در این زمینه ها کمی تا قسمتی خنگ هستم!! بگذریم...

زوجی که بعد از سک.س برای جدا شدن از همدیگر کارشان به بیمارستان کشید!

یک زوج در روسیه که به دنبال آزمودن روشهای مختلف آمیزشی بودند کارشان برای جدا شدن به بیمارستان کشید!

ایوان سوکولوف 56 ساله و همسر 51 ساله اش والنتینا یک کتاب راهنمای مسائل جنسی را از دوستشان هدیه گرفتند و خواستند از روی کتاب روشهای آمی.زش را امتحان کنند. آنها روش Deck Chair را امتحان کردند اما همسر 51 ساله اش به اسپاسم ماهیچه ای دچار شد و شوهر هرچقدر تلاش کرد نتوانست ... خودش را از همسرش جدا سازد و در نهایت بعد از یک ساعت تلاش بی فرجام، به هر زحمتی بود با شرمندگی خود را به مرکز پزشکی در کالهوگا در مرکز روسیه رساندند.

پزشکی که آنها به او مراجعه کرده بودند گفت: مرد در حالتی که بود راحت و آزادتر بود اما برای اسپاسم ماهیچه رحمی همسرش باید فکری می شد.

یک پزشک متخصص می گوید برای این کار احتیاج به بدنی قوی و ورزیده نیاز است و این مدل از آمی.زش برای زنان و مردان میانسالی مانند نمونه فوق بسیار سخت است.

منابع:
حریت

Newstin

دعوا و کتک کاری دو دختر ترکیه ای!


فکر می کنید دعوا بر سر چیه؟ خب معلومه دیگه، احتمالا مثل همیشه پای یک پسر در میان است و حرفهایی که دختران دیگر پشت سر روابط دو نفر می زنند!

در آستانه انتخابات محلی:تکنیکهای فتوشاپ هم به کمک حزب اردوغان آمده است!

انتخابات محلی شهرداری ها یکی از مهمترین انتخابات ترکیه می باشد که نزدیک بیست روز به آغاز آن مانده است. این انتخابات در ترکیه پیش زمینه موفقیتها در مجلس و دولت می باشد.

هرچه به روزهای انتخابات نزدیک می شویم بازار انتقاد، همایش و تبلیغات نیز داغ تر می شود.

5 روز قبل حزب عدالت و توسعه یک میتینگ تبلیغاتی در شهر مانیسا برگزار کرد که در آن رجب طیب اردوغان نیز حضور داشت.

به گزارش وبلاگ ترجمه اخبار ترکیه، مسئولان این حزب اسلام گرا که گویا از حجم حضور مردم مانیسا، چندان راضی نبوده اند از تکنیکهای فوتوشاپ کمک گرفتند و تعدادی از مردم را شبیه سازی و تکثیر کردند!

مصطفی اویوماز مسئول حزب عدالت و توسعه در استان مانیسا گفته است: مسئولیت این عکسها بر عهده مسئول مطبوعاتی مان است. یک خطای تکنیکی انجام داده اند اما فکر نمی کنم نیت بدی داشته باشند. کسانی که این کار را کرده اند را از کار اخراج کرده ایم!

مسئول مطبوعاتی حزب مزبور هم گفته است: می خواستم عکس میتینگ را به صورت پانورامیک کار کنم اما چون امکانپذیر نبود از فتوشاپ کمک گرفتم و چون استفاده از فتوشاپ را خوب بلد نبودم نتیجه کار این شد!

گفتنی ست حزب اسلامگرای سعادت به رهبری معنوی نجم الدین اربکان نخست وزیر سابق نیز از منتقدان پر و پا قرص حزب اسلامگرای عدالت و توسعه می باشد.

منبع عکس: روزنامه حریت


ویدئو: چگونه یک مرد از این تصادف عجیب زنده ماند!


جم توکاچ یک نگهبان بندر مرسین در ترکیه است که از این تصادف وحشتناک زنده ماند و چند روزی است که نجات معجزه آسای وی به خبر اول بسیاری از روزنامه ها و خبرگزاری های جهان تبدیل شده است.
توکاچ می گوید چیزی یادش نمی آید. وی بدون آنکه جایی از بدنش شکستگی و ... داشته باشد به طور معجزه آسایی زنده ماند.

مقدمات گفتگو با آمریکا هم اکنون در تهران درحال انجام می باشد؟

فاتح چکیرگه عضو تحریریه روزنامه حریت است که به همراه بینالی ییلدیریم وزیر راه و ارتباطات ترکیه و دست راست اردوغان نخست وزیر ترکیه به تهران سفر کرده است. چند روز قبل بود که اردوغان نخست وزیر ترکیه از درخواست ایران مبنی بر میانجیگری ترکیه بین کشورمان و آمریکا سخن گفته بود. ادعایی که از سوی مسئولان کشور، به صورت جدی تکذیب نشد.

مقاله نویس روزنامه حریت به فضای صمیمی گفتگوی متکی با ییلدیریم اشاره می کند و با حیرت از لطیفه ای که متکی از قهوه خوردن آتاترک و همراهانش تعریف می کند می نویسد.

وزیر حمل و نقل ترکیه در تهران نه تنها با وزیر راه و ترابری، وزیر فناوری اطلاعات و وزیر بازرگانی دیدار کرده است بلکه وی با منوچهر متکی وزیر امور خارجه ایران نیز دیدار کرده و امروز (یک شنبه) با محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران نیز گفتگو خواهد کرد. گفتگوهای وی با متکی پشت درهای بسته صورت گرفته است و محتویات دیدار وی با احمدی نژاد نیز محرمانه خواهد بود.

چکیرگه نوشته است:

سیگنالهای حریت انگیزی از سفرم به تهران به همراه وزیر راه و حمل و نقل ترکیه بینالی ییلدیریم دریافت می کنم. این سیگنالها در رابطه با موضوع ترکیه – آمریکا – ایران است و استقبال هم گرم است.

به ویژه این گرما را از صورت متکی به وضوح می توان دریافت.

گفتگوی بیش از یک ساعته ییلدیریم – متکی به نظر من به هیچ وجه عادی نیست.

این سفر شاید اولین قدم جدی برای دوره جدیدی برای آغاز روابط بین ایران و آمریکا و غرب باشد.

چرا؟

- هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا هفتم ماه مارس به ترکیه می آید.

- روز دهم مارس، عبدالله گل رئیس جمهور ترکیه به تهران می رود.

این امر احتمال دوره ای جدید و مهم را پررنگ تر می کند. ضمن آنکه در اینجا (تهران) برخورد گرمی با ترکیه می شود.

بلی، در تهران سیگنالهای حیرت آوری احساس می شود.

برخورد گرم ریاست جمهوری جدید آمریکا امید به تغییر باد سرد تهران به غرب را به نسیم بهاری رابطه افزایش می دهد.

فردا در این باره بیشتر خواهم نوشت.

منبع:حریت روز شنبه