به بهانه سفر احمدی نژاد به ترکیه: آیا مردم ترکیه دوستدار ایران هستند؟

سفر محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران به ترکیه بازتابهای فراوانی هم در ترکیه و هم در ایران یافت. در ایران موضوعات حول محور عدم حضور وی در آنکارا و تغییر سفر ایشان از رسمی به کاری می چرخید و در ترکیه نیز همین موضوع بخصوص زمزمه هایی مبنی بر عدم خواست رئیس جمهور ایران نسبت به ادای احترام به آتاترک، بنیانگذار جمهوری ترکیه نوین باعث ایجاد حرف و حدیثهایی شده بود.

از سوی دیگر در زمان اجماع غرب علیه ایران بر سر فعالیتهای هسته ای کشورمان، ایران شدیدا نیاز به نمایش محبوبیت داشته و دارد. شاید به همین رو باشد که دولت به کشورهای آفریقایی و کشورهای کم نام و نشان هم کمکهای اقتصادی انجام می دهد تا بتواند از آنها در سازمان ملل و جاهای دیگر به نفع خود استفاده کند.

موضوع ترکیه اما کمی متفاوت است. ترکیه عضو فعال و کلیدی پیمان ناتو است. پیمانی که در آن آمریکا و کشورهای اروپایی نیز عضویت دارند. ترکیه متحد نزدیک آمریکا و اسرائیل نیز به شمار می رود و این از سیاستهای چندگانه ترکیه است که به خوبی هم از آن بهره می برد. ترکیه از اتحاد با اسرائیل در زمان لازم برای کمک به مردم فلسطین نیز استفاده می کند و با وجود رابطه ترکیه با اسرائیل، فلسطینیان ذهنیت مثبتی نسبت به ترکیه دارند. انتقادات شدید اللحن رجب طیب اردوغان نسبت به بمباران غزه در سال گذشته باعث فروکش کردن فتیله اسرائیل شده بود و مردم فلسطین از آن به عنوان یک اتفاق نیکو یاد می کنند.

ترکیه از سوی دیگر پانزدهمین اقتصاد بزرگ جهانی را داراست. بدون قطره ای نفت و با درایت مسئولانش – که از قضای اتفاق اسلامگرا نیز هستند- توانسته است به خوبی زمام امور را بچرخاند. به طوری که این کشور هم اینک هم پنجمین اقتصاد بزرگ اروپا به شمار می رود.

سیستم حکومت ترکیه بر مبنای ساختار لائیک است. و آنها به جدائی دین از کشورداری معتقدند. مسأله ای که با سکولاریسم تفاوت دارد. در سیستم لائیک، افراد مسلمان معتقدی همانند رجب طیب اردوغان و عبدالله گل نیز می توانند زمام اداره امور کشور را به دست بگیرند به شرطی که اعتقاداتشان را برای خودشان حفظ کنند و در کشورداری از آن استفاده نکنند. در همین سیستم لائیک ترکیه بود که پرونده حقوقی برای بسته شدن حزب اسلامگرای عدالت و توسعه به رهبری اردوغان و گل آغاز شد و در پایان هم رأی به عدم انحلال این حزب داده شد.

ایران کشور همسایه جمهوری ترکیه است. اکثریت مردم ترکیه را مسلمانان سنی حنفی تشکیل می دهند. و اقلیت قابل توجه شیعه علوی در ترکیه نیز تفاوت بسیاری با شیعیان 12 امامی دارند. شیعیان علوی، مسجد ندارند بلکه جمخانه دارند. به خلفای راشدین(خلفای مسلمانان) احترام می گذارند و این نکته مشترک می تواند آنها را به سنی ها نزدیکتر نماید.

بر خلاف ترکیه شیعه 12 امامی مذهب رسمی در جمهوری اسلامی است. به این ترتیب حداقل در مذهب باید گفت که دو کشور تفاوت بارز زیادی دارند. اما مشترکات دو کشور بسیار فراوان تر است. اول اینکه به دلیل لائیک بودن ساختار حکومتی در ترکیه، ایران اکنون بهترین رابطه را با ترکیه دارد. چون در اولویت سیاست خارجی ترکیه دین و مذهب اهمیت چندانی ندارد. ضمن آنکه مشترکات دینی، تاریخی و فرهنگی برای آنها در برقراری رابطه تسهیل کننده است.

رابطه ترکیه با ایران به لحاظ تجاری همواره به سود ایران بوده است. از 10 میلیارد دلار رابطه تجاری سالانه دو کشور به جرأت می توان گفت بیش از 8 میلیارد دلار را صادرات ایران به ترکیه تشکیل می دهد. دو کشور علیه یک موضوع مشترک هم در یک جبهه هستند. مخالفت با تجزیه طلبی و حفظ تمامیت ارضی شان. با وجود اینکه ایران به عنوان یک کشور اسلامی مورد توجه آحاد مسلمین در ترکیه است، اما اکثر مردم همین کشور ترکیه خواستار یک حکومت مشابه حکومت ایران نیستند. این مورد تنها به لائیک های ترکیه نیز منحصر نمی شود بلکه مسلمانان ترکیه نیز چنین عقیده ای دارند. چرا که ترکیه از طریق همین سیستم لائیک دارد اقتصادش را می چرخاند. تساهل و تسامح مذهبی در ترکیه است که باعث جلب 20 میلیون توریست به آن کشور می شود. در واقع بیشتر مردم ترکیه خواستار مسلمان بودن و احترام به عقاید اسلامی شان هستند. کاری که اکنون حزب عدالت و توسعه آنرا دارد انجام می دهد. شاید تنها احزابی مانند رفاه سابق و سعادت کنونی (به رهبری معنوی نجم الدین اربکان) باشند که خواستار حکومت اسلامی در ترکیه باشند که آرای آنان در ترکیه نیز در حال حاضر از حدود 4 درصد تجاوز نمی کند.

گفتیم که اکثریت مردم ترکیه مسلمان سنی هستند. اما اکثریت مردم ترکیه نیز کشور ایران را دوست دارند. اگر بخواهیم با توجه به آرای اسلامگرایان و احزاب دیگر یک تقسیم بندی بین مردم ترکیه داشته باشیم بالغ بر 60 درصد مردم ترکیه را افرادی تشکیل می دهند که به طور مرتب واجبات دینی شان را به جای می آورند. 20 درصد دیگر نیز به اسلام به عنوان دین نیاکانشان احترام می گذارند و احتمالا بعضی اوقات نماز و روزه هایشان را هم به جای می آورند. بقیه نیز بنا به اقتضای دموکراسی احترام لازم را به اسلام می گذارند اما چندان مقید به اسلام نیستند. اما به جرأت می توان گفت درصد افراد محجبه و نمازخوان در ترکیه از ایران کمتر نیست.

ضمن آنکه نزدیک به 80 درصد مردم ترکیه به طور مرتب در نمازهای جمعه شرکت می کنند که آنرا می شود با درصد حضور مردم کشورمان در نماز جمعه مقایسه نمود.

غالب افراد عادی در ترکیه ایران را دوست دارند. مسلمانان در این کشور دو دسته هستند. دسته ای طرفدار احزابی همچون عدالت و توسعه و دسته ای دیگر طرفدار حزب ملیگرای خلق. حزب ملیگرای خلق افکار اسلامی و ترکی را باهم دارد. در عین اینکه به اسلام اهمیت فراوانی می دهند از سوی دیگر به مؤلفه های ترکیه نیز اهمیت قائلند.

سفر محمود احمدی نژاد را نمی توان گفت شکستی برای ایران محسوب می شود. بسیاری از متحدان ترکیه؛ بخصوص آمریکا و اسرائیل مخالف سفر او به ترکیه بودند. با این وجود ترکیه پذیرای این سفر شد. عبدالله گل اشاره جالبی به صورت غیر مستقیم خطاب به آمریکا دارد. وی همیشه هنگام مخالفت متحدان غربی اش با سفر مقامات ایران و ترکیه به کشورهای ذیربط می گوید: مرزهای ترکیه و ایران 400 سال است که مرزهای صلح و دوستی بوده و هیچ تغییری نکرده اند و این از تاریخ تأسیس بسیاری از کشورها بیشتر است! خطاب این سخن بیش از همه به آمریکاست!

اکثر مردم ترکیه مخالف اسرائیل هستند و طبیعی است که رئیس جمهور یک کشور مخالف اسرائیل را که قاعده های دیپلماتیک را برهم زده و سخن از نابودی اسرائیل می کند دوست داشته باشند. مردم ترکیه اطلاع چندانی از رویدادهای داخل ایران ندارند و از میزان محبوبیت رئیس جمهور در ایران نیز خبر ندارند!

در عین اینکه مردم ترکیه مسلمان هستند اکثریت آنها به آتاترک احترام می گذارند. آتاترک را تنها به عنوان یک طرفدار لائیسیته نمی شناسند بلکه او را با لفظ غازی(جهاد کننده در راه میهن) یاد می کنند. هیچ می دانستید آتاترک در زمان فروپاشی عثمانی، برای حفظ مرزهای آن امپراتوری، در صف مقدم جبهه در لیبی، مصر، عراق و سوریه هم جنگیده بود؟ یا می دانستید در زمان اضمحلال امپراطوری عثمانی و ظهور آتاترک نزدیک به نیمی از کشور ترکیه زیر سیطره یونانیان بود که زخم عثمانی را بر دل داشتند؟ قراردادهای خفت باری که امپراتوری عثمانی بعد از شکست در جنگ جهانی اول بست را اکثر ترکان به یاد دارند. این قراردادها را می توان با قرارداد سال 1919 در ایران مقایسه نمود. در چنین فضایی آتاترک به پا می خیزد و از دل ویرانه های عثمانی، جمهوری ترکیه متولد می شود. ضمن آنکه روحانیان درباری با وی به دلیل آنکه علیه خلافت اسلامی قیام کرده است مخالفت می کنند. خلافتی که جز پوستینی از آن باقی نمانده بود. در عین حال آتاترک انسان تحصیل کرده ای بود. چنین شخصیتی مشخص است که برای اکثریت ترکها قابل احترام باشد.

ساختار لائیک حکومت ترکیه همیشه به نفع ایران است. اگر ایران بخواهد در ترکیه از این یا آن حزب اسلامی حمایت کند اولین ضرر متوجه خود ایران خواهد بود. چرا که اسلام ترکی از آغاز تاکنون اسلام سنی بوده است. چنانچه ساختار حکومت ترکیه از لائیک به اسلامی تغییر یابد اولین کشور ضرر کننده از این تغییر قطعا ایران خواهد بود. طنز عجیبی ست اما در حال حاضر ایران باید حامی حکومت لائیک ترکیه باشد! جنگهای دولتین صفوی و عثمانی را فراموش نکنیم.

(در فرصتهای لازم در این باره دوباره خواهم نوشت)


2 کامنت:

ناشناس می‌گوید:

salam
man ye khabarNegharam mikham mano komak koni
donbal ye kod khabari mighardam babate in mozoe ke to rozanameh sabah chap shodeh http://english.sabah.com.tr/2A498F116572433F90C0163DB490DDAD.html
inja to iran mighan ehtemalan laeekha va dar nahayat artesh to terafik ijad shode to roz vorod ahmadinejad dast dashtand mamnon misham beghi in mozoe haghighat mitoneh dashteh basheh..
yani to roznamehha kasi chizi ghofteh agheh bod linkesho baram bezar mamnon..
farid592008@yahoo.com
mamnon misham zodtar baram befresti bayad matlabesho bedam khodaneghahdar..

ناشناس می‌گوید:

علاقمند بودن مردم ترکیه به اقای احمدی نزاد بر هیچکس پوشیده نسیت اگر نظرات اخبار سایت های خبری همچون حریت ، ملیت و ... که از مراکز خبری لائیک بوده و از طرف یهودیان نیز حمایت میشوند را هم ببینید متوجه علاقمندی مردم به ایشان و تنفرشان از اسرائیل و امریکا خواهید شد و همچنین سایت های مثل خبرترک نیز که درصد بالا تری از انها در حمایت از اقای احمدی نزاد را دارند و مراکز خبری اسلامی که دیگر میشود گفت صددرصد از ایشان حمایت می نمایند .