ترانه ای نوستالژیک از سزن آکسو: می روم در حالی که عشقت در سینه ام است


زمان فرصت کوتاهی ست

می گذره این خشم، این حرص، این انتقام

دردهایمان به درازای تاریخ قدیمی ست

همانند نفس کشیدن، حیاتی ست

زمان فرصت کوتاهی ست

هنگامی که عشق ها به پایان می رسند، لحظه ای کوتاه!

در پی نشانه هایی اینچنین مهم هم

عادت هایمان معمولی شده اند

می روم، در حالی که تمام عشقها در سینه ام است

می روم در حالی که بوی تنت هنوز در وجودم است

برایت ترس را به یادگار گذاشتم و آغازهای دوباره را

خودم می روم، تنها خودم

زمان زمان کوتاهی ست

و خشمم از ترسم است، ترس از تنهایی

می دانی که مانند کودکان از تاریکی می ترسم

از این ترس است که تمام چراغها را روشن می کنم

ترانه از سزن آکسو

1 کامنت:

ناشناس می‌گوید:

arkadaş galiba adana havası aşka iyi geliyor

adanadan geleli pek romantik olmuşsun

haydi hayırlısı