دیروز در برخی سایتهای اینترنتی خبری را در مورد دستگیری امیرفرشاد ابراهیمی خواندم. قبلن ایشان را نمی شناختم و به خاطر یک مطلب وبلاگم که ایشون عین متن اونو به نام خودشون توی وبلاگشون کپی کرده بودند با وبلاگ آقای ابراهیمی آشنا شدم.
بعد از خواندن این خبر گفتم یک سری به وبسایتهای مخنلف خبری ترکیه بزنم و در مورد ماجرای دستگیری ایشان خبری پیدا کنم.
در ترکیه رسانه های خبری حضوری بسیار قوی دارند و معمولا کوچکترین خبر هم سروصدای بزرگی در روزنامه ها و وبسایتها می کند. موضوع ایران هم معمولا موضوع جذابی برای روزنامه های ترکیه است.
به سایت روزنامه های حریت، ملیت، صباح، وطن و... رفتم. این روزنامه ها بزرگترین روزنامه های ترکیه هستند و حتی روزنامه حریت چند وقت قبل مصاحبه ای هم با فرشاد ابراهیمی در مورد ناپدید شدن علیرضا عسکری انجام داده بود. و آقای ابراهیمی- در وبلاگشان گفته اند که خبرنگار و مفسر چندین روزنامه ترکیه هم بوده اند.
اما موضوع جالب این است که در هیچ یک از سایتهای خبری و روزنامه های ترک کوچکترین خبر و اشاره ای به دستگیری امیرفرشاد ابراهیمی نشده است.
تا اینکه امروز در سایتهای اینترنتی خواندم ایشان عصر دیروز توی فرودگاه برلین فرود آمد اند!
یا سایتهای خبری ترکیه از اوضاع آگاه نیستند یا اینکه موضوع چیز دیگری است!
به هرحال چگونه می شود کسی که دستگیر می شود در کوتاهترین زمان در برلین از هواپیما پیاده می شود؟
باور این موضوع کمی سخت است!
پس نوشت - ماجرای دستگیری امیرفرشاد ابراهیمی به قلم خودش
پس نوشت 2 - ترجمه خبر روزنامه حریت در مورد دستگیری ابراهیمی (این خبر یک روز بعد از ارسال این پست نوشته شده است)
11 کامنت:
http://www.radio-utopie.de/2008/03/28/amir-farshad-ebrahimi-verhaftet/#comments
درود بر شما دوست عزیز که هزاران بار به بلاگتون اومدم و امروز برای نخستین بار نظر می دم.
امیرفرشاد ابراهیمی در سالهای 1379 یا 1380 در راستای جریانات کوی دانشگاه تهران و شورشهای هجدهم تیر ماه 1378 دستگیر شده بود و علت آن هم این بود که این شخص یکی از عوامل حمله به دانشجویان بود که از کار خود پشیمان گشته و افراد با نفوذی را لو داده بود .
پس از یک آزادی موقت ، از کشور فرار کرده و به آلمان پناهنده می شود .
من دانشجوی دانشگاه حاجت تپه هستم و در آنکارا درس می خوانم . غالبا اینجا می آمدم و همیشه می گفتم ایول چه باحال بی طرفانه خبرها را می گویی و مینویسی و ترجمه میکنی اما امروز فهمیدم که تو مغرض هستی تو که میگویی همه روزنامه ها را خواندی پس اینها که الان جلوی چشم من هست روزنامه کجاست ؟؟؟
حریت صفحه 11 اینم لینکش :
http://hurarsiv.hurriyet.com.tr/goster/haber.aspx?id=8570566&tarih=2008-03-29
روزنامه رادیکال صفخه 24
روزنامه جمهوریت صفحه 12
واقعا برایت متاسفم و نیک میدانم اینرا هم پاک میکنی ولی بخودت بیا
براي من جالبه كه در وبلاگ شما عجيبترين خبرهاي دنيا رو ميشه خوند. از خورده شدن مار پرنده به وسيله پروانه شيهه كش گرفته تا بيرون اومدن فيل از سوراخ دماغ يك دختر. و حتمن همش هم راسته. اما خبر به اين واضحي رو تكذيب ميفرماييد.
man hamisheh be veblogeton sar mizanam vali emroze ba ein khabar fekr mikonam shoma ham az avamel etlaat iran hasti ,dafeh akhareh keh be veblageton sar mizanam
نمنه!؟ نمنه نمنه!؟
جل بونودا باخ!
http://hurarsiv.hurriyet.com.tr/goster/haber.aspx?id=8570566&tarih=2008-03-29
نمنه!؟ نمنه نمنه!؟
سن اشه سن سن سن؟
سلام- خیلی عجیبه که این آقا اجازه حمل موبایل را در سلولش داشته بوده. البته در آمریکا به این جور داستانها عادت کردیم. مثلا این آقای امیر عباس فخر آور که دو سه سال هست آمده آمریکا وقتی هنوز ایران و در زندان اوین بود مدام با موبایل با رسانه ها در تماس بود. شما که در ترکیه هستید شاید بتونیید جواب این سوال را بدید که آیا در بازداشتگاه های ترکیه به بازداشت شدگان اجازه حمل موبایل میدند یا که خیر؟ و سوال دیگر بنده این است که آقای ابراهیمی که در صفحه ویکیپیدیا خودش نوشته که دانشجوی دکترا در یک دانشگاه در آنکارا هست چطور دارند از راه دور ادامه تحصیل می کنند؟ چطور عوامل اطلاعاتی ترکیه که به گفته ایشون با ایران هم کاری می کنند کاری نکردند که ایشون از ادامه تحصیل محروم شوند؟
ایشان جزای گنده گوزیهای فاقد سندشونو داده اند. اون قسمت دزدی از وبلاگ ها هم مشخص می کنه که ایشون الکی از خودشون یک خبرنگار ساخته اند!
این مطالب تنها ادعای آقای ابراهیمی است و نه هیچ کس دیگر. یعنی مداوما تکرار شده که او مدعی شده و ادعا کرده است. بگذریم، اما برداشت من؛ ما ایرانی ها بنا به عادت معهود همگی همه چیز را می دانیم و دوست می داریم نقش ادم های مطلع و گانگستر را بازی کنیم و البته وقتی اپوزیسیون می شویم تنها وقتی اعتبار بدست می آوریم که اخبار خاص و یا اطلاعات خاصی بدهیم. با این حساب آقای ابراهیمی، آمده خودی نشان بدهد که من هم اطلاعاتی در مورد سردار سابق عسگری دارم. غافل از اینکه او ناآگاهانه خود را وارد موضوعی کرده بود که در اندازه اش نبود. یعنی او نمی دانست، که سیستم های اطلاعاتی چهار کشور بطور همزمان در به در دنبال عسگری می گردند. سوریه،لبنان،ایران،ترکیه.اقای ابراهیمی برای انکه خودش را مطلع نشان بدهد، می گوید از او اطلاعاتی دارد و در وبلاگ هم می نویسد و البته هرجا می نشیند می گوید. البته او غلو کرده و بلوف می زند، طبیعتا او اطلاعاتی نداشته که اگر داشت می گفت. اما همین برایش دردسرساز شد. کشورها طبق پروتکل های امنیتی که امضا می کنند، نمونه اش اجلاس امینیتی مونیخ، موظف هستند در بسیاری از موارد به یکدیگر کمک کنند. ابراهیمی گفته من از عسگری اطلاعاتی دارم، واواک نیز دنبال این اطلاعات است، بنابراین به کشورهایی که با انها پروتکل امنیتی امضا کرده متذکر می شوند او را بگیرید و اطلاعاتش را به هر نحو کسب کنید. غافل از اینکه واواک ایران و سیستم امنیتی ترکیه نیز گول بلوف های اقای ابراهیمی را خورده بودند.انها او را گرفتند،در عرض کوتاه زمانی مشخص شد وی هیچ اطلاعاتی در این باره ندارد بنابراین آزاد شد و به کشوری که برای او تراول داکومنت صادر کرده بود عودت داده شد. یادآور می شود که تراول داکومنت تابعیت نیست بلکه مدرکی است برای سفر از کشورهایی که در انها پناهنده می شوید، این مدرک چنانچه بصورت عادی زندگی کنید در المان بعد از 8 سال، در انگلیس بعد از 5 سال تبدیل به تابعیت می شود. در تراول داکومنت ها نوشته می شود که شما به چه کشوری مجازید سفر کنید. و از مابقی باید ویزا دریافت کنید. با توجه به اینکه ایران و ترکیه در موارد تروریستی همکاری فوق العاده نزدیکی دارند، از جمله دستگیری عوامل پ ک ک و پژاک توسط هر دو طرف و عودتشان به کشورهای تابعه، این مورد که بدلیل ربوده شدن عسگری جز موارد تروریستی محسوب شده و ترکیه نیز طبق قوانین خود عمل کرده که صد در صد بر او حرجی نخواهد بود.
اما این برای اقای ابراهیمی هم می شود درس عبرت، که دیگر در مورد هر چیزی بلوف نزند.
کسی که ادع می کند دانشجوی دوره دکترای حقوق بشر در دانشگاه خاورمیانه است که احتیاجی به ویزا ندارد!!
پس باید روی دانشجوی دکترا بودن او شک کرد
کار خوبی کردی که اطلاع رسانی کردی
دستت طلا
در ضمن دزدی مطلب ایشون هم خیلی برام جالب بود.
نمی دونستم که ایشون با نوشته های دیگران دنبال اعتبار هستن!
وقتی کسی که خودشو دانشجوی دکترای حقوق معرفی می کنه اینجوری باشه دیگه باید فاتحه رو خوند!
ارسال نظر